گزارش سفر سید ساره رضوی را می خوانیم از فراگیران پنجمین دوره راهنمایان طبیعت گردی

با گذروندن کلاس جذاب و شگف انگیز پرنده نگری همراه با تدریس فوق العاده ی ستاد بختیاری ، بی صبرانه منتظر برگزاری کلاس عملی این درس در طبیعت بودیم که بالاخره ۱۵ شهریور مقرر شد تا با جمع دوستان از تالاب صالحیه دیدن کنیم.راس ساعت ۵:۱۵ در محل قرار حاضر شدیم و با کمی تاخیر ۵:۴۵ حرکت کردیم.دیدن اینکه همه ی همکلاسی ها لباس مخصوص پرنده نگری پوشیده بودن هیجانی مضاعف ایجاد کرد و صحنه ی جالبی بود و ما مثل یه تیم حرفه ای به سمت تالاب حرکت کردیم.یکی از دوستان که قراربود از تاکستان بما ملحق بشه تاخیر داشت اما نتونست قید پرنده نگری رو بزنه و با ماشین شخصی به جمع ما ملحق شد و من خیلی خوشحال شدم که این روز رو از دست نداد.به موقع به استاد ملحق شدیم و من یه نفس راحت کشیدم که استاد رو معطل نکردیم.بعد از پیاده شدن از ماشین و چند قدم جلوتر استاد ، تجهیزات رو اماده کردن و ما اولین پرنده رو با تلسکوپ دیدیم.اولین پرنده ای که با تلسکوپ دیدیم سبزه قبا بود.زیبایی این پرنده از یک طرف ، وضوح دیدن با تلکسوپ و لذت تماشای جزئیات رنگ و جثه ی این پرنده حسابی هیجان زده مون کرد.با استاد و تیم خوبش به سمت تالاب حرکت کردیم.یکم جلوتر چکاوک کاکلی رو دیدیم.نکته ای که توجه منو به خودش جلب کرده بود این بود که این پرنده ها خیلی زیباتر ازون چیزی هستن که داخل کتاب پرنده گان دیده بودیم.رسیدیم کنار تالاب و کلی پرنده متفاوت دیدیم.حرکات بعضی هاشون با آب خیلی جالب بود.خدای من دم جنبانک شکم زرد ، چوب پا ، گاوچرانک ، اگرت ، سنگ چشم چک چک دشتی در امتداد تالاب که هر کدوم زیبایی بی نظیری داشتن.اما پرنده ای که مارو پشت تلسکوپ میخ کوب کرد خروس کولی بود.چندین و چند باره به پاره ها با تلسکوپ بعد با دوربین چشمی نگاه کردیم و خیلی لذت بردیم.گاهی چنان محو پرنده ها میشدم که یادم میرفت نگاه کردن با تلسکوپ نوبتیه.تا صدام نمیکردن نمیتونستم چشم از پرنده ها بردارم.جلوتر رفتیم و متوجه شدیم آب تالاب کم شده.این بخش از سفر ناراحتم میکرد اما باز کلی زیبایی برای دیدن وجود داشت.

دور تالاب رو گشتی زدیم و حدود ۳۵ گونه پرنده از نزدیک رصد کردیم.نزدیک ظهر کار پرنده نگری رو تموم کردیم و به سمت ماشین رفتیم.از استاد و تیمش که تجهیزاتشون و اطلاعاتشون رو در اختیار ما گذاشتن حسابی تشکر کردیم.یکم جلوتر مجددا پیاده شیم و در فضایی صمیمی خوراکی هامون رو به اشتراک گذاشتیم و از صرف غذا لذت بردیم و با کلی انرژی به سمت قزوین برگشتیم.امیدوارم این فرصت برای تمام علاقه مندان پیش بیاد.

عکس ها از آقای محمد احمدی و آقای بهنام معصومی